طَرَف : فردا میای بریم سینما؟
من : تا حالا تو عمرم انقدر پایه نبودم ! بزن بریم !
طَرَف : فردا میای بریم سینما؟
من : تا حالا تو عمرم انقدر پایه نبودم ! بزن بریم !
هیچ وقت یادم نمیره زمانی که با بچه های محل و حاج آقا رفتیم به زیارت آقا امام رضا (ع)، اونم به صورت مجردی !
وقتی تو کنکور یارو میگفت : مراقبان اجرای بند فلان، نمیدونم چرا همش منتظر بودیم بگه :
توی مدرسه هر وقت معلم از کسی انتقاد میکرد، همه چریکی شروع میکردن درباره طرف چرت و پرت میگفتن و موج بالایی از صدا کلاس رو میگرفت. ولی هدف اصلی بهم ریختن و گرفتن وقت کلاس، مسخره بازی و اینا... بود و قصد تخریب شخصیتی نبود.
یادم میاد یه روز که دبیر اعصاب نداشت شروع کرد از یکی از بچه های شلوغ کلاس انتقاد کردن. ما هم شروع کردیم...