مکان تفریح من

کاری از من!

مکان تفریح من

کاری از من!

در این وبلاگ مطالب سرگرم کننده برای کاربران فارسی زبان تولید و منتشر میشود، کاربران عزیز میتوانند از این مطالب استفاده کرده و نظرات خودشان را در اختیار بنده و دیگر کاربران قرار بدهند و در ادامه این راه طولانی به ما کمک کنند. همچنین کپی کردن مطالب با ذکر نام نویسنده بلامانع است. با تشکر

۵ مطلب با موضوع «خاطرات طنز یک دبیرستانی :: طنز تلخ» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سینما

اینترنتی، بلیط سینمای یه محلی رو برای پنج نفر خریده بودم. با هم راه افتادیم بریم، وقتی وارد سینما میشدیم


  • حسین بنی علی
  • ۰
  • ۰

تانکر کمیته !

ماه رمضون بود و روز وفات امام خمینی (ره). مشرف شده بودیم حرم مطهر ایشان که هم زیارتی داشته باشیم و هم از مراسم سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی فیض ببریم.

 

همونطور که به طرف حرم راه میرفتیم و میون جمعیتِ زیاد قدم بر میداشتیم، چشمِمون به تانکر های آب خورد. بعضی ها رعایت نمیکردن و خلاصه جلوی چِشای روزه ما آب میخوردن. بستنی خوردن بعضی از بزرگسالان که دیگه اعصاب آدمو بهم میریخت.



 

  • حسین بنی علی
  • ۰
  • ۰

مستند

داشت مستند درباره چینی ها نشون میداد. پسره گفت : بابا،  اینا کین؟ بابا :

  • حسین بنی علی
  • ۰
  • ۰

به بغل دستیم میگم : یه خاطره خنده دار تعریف کن. اونم جواب داد :

  • حسین بنی علی
  • ۰
  • ۰

فاصله خانه تا مدرسه زیاد بود. پس باید به تاکسی متوسل می شدیم. با یکی از همکلاسی ها که هم محل بودیم، سوار تاکسی شدیم. تاکسی پراید بود، یک پراید دست و پا گیرِ پیر مقابل ما خفته بود ! روکش های صندلی پاره، و به دنبال آن مشکل کمبود جا در اتوموبیل نور بالا می زد ! چاره ای هم نداشتیم ماشین بعدی نبود. سوار شدیم و به هر نحوی که بود گذشت.


 لازم به ذکر است که بگویم پاها و کمرم مورد عنایت و لطفِ مکرر و دردناکِ این تاکسی قرار گرفت! بعد از مدرسه همراه با هم شهری به ایستگاه تاکسی برگشتیم. یکی از راننده ها ما را دید و با صدایی رسا گفت :

  • حسین بنی علی